فاطمه خانوووم

  التماس دعا ...

جاتون خالی واسه دفعه اول بود که رفتم مشهد که البته به دلیل اینکه هنوز نمیتونم وایسم و اون جلو هم خیلی شلوغ بود فقط عکسی که بابام گرفته رو واستون اینجا می ذارم بقیه ی عکسای مشهد رومی تونین تو ادامه مطلب نگاه کنین. چه حالی می داد روی سنگ مرمرا راه بری و بازی کنی اینجا هم مشغول دعا و نیایش بودم اینجا هم رفته بودیم با برو بچ کوه سنگی یه روز هم همگی رفتیم بیرون شهر(البته قرار بود نزدیک باشه نمی دونم چرا اینقدر راه رفتیم) ویلی خیلی خوش گذشت   ...

جاتون خالی تو مسیر برگشت رفتیم شمال- خیلی خوب بود ولی خب به دلائل امنیتی باید از دور عکس می گرفتم نمی تونستم برم تو دریا یا تو بغل بابائی بودم اینم جاپامه که چند قدمی روی ساحل راه رفتم به آدم که جوجه کباب و چنجه ندن خب مجبور می شی اینطوری ماکارانی بخوری دیگه(نخند- اینطوری می شیا) شانس آوردم با کمک بابائی بازم یه هلویی خوردم ...

دیگه بنا بر درخواست های شدید دوستان و آشنایان و فامیل قرار شد کیک تولد مامان جونمو هم بذارم حالا مال ما که از این کیکا نمی خرن(ببین بابائی چه کرده واسه خانومش - خیلی خوشمزه بود کیکش) ...

جاتون خالی بعدش اومدیم قم  که خیلی بارون میومد ولی بعد از بارون یه رنگ کمون تو آسمون پیدا شد که خیلی خوشگل بود- البته من تازه اون روز فهمیدم رنگین کمون اینه... ...

جاتون خالی جمعه هفته پیش رفته بودیم بیرون(بابا باباجون - مامان سادات - عمه- دختر عمه - شوهر عمه - بابائی - مامان جون)     خیلی باحال بود ولی خیلی مگس داشت ...

اینکه می بینین من اینقدر خوشگلو و نازم واسه اینه که یه روزی مامانم(که بهترین مامان دنیاس) منو به دنیا آورده و من همه ی خوبیمو مدویونشم مامانی تفلدت مبالککککککککککککککککککککککککک ************************************************* همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک همسر مهربانم ...