فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

فاطمه خانوووم

تولدت مبارکککککککککککککککککککککک

تولد عزیز دل بابا و مامان مبارک انشاءالله صد و بیست ساله بشی- عمر با عزت - زیر سایه مرتضی علی و باعث افتخار ما دیشب با مامانی واست جشن تولد گرفتیم - خیلی خوش گذشت دیگه یه سالت شده دختر گلم که تو این یه سال همش واسمون شیرینی داشتی چه کارا و حرفایی که می کنی و میگی(گفتن بده و بگیر - جوجو - آب - مامان - بابا - خر و پف - راه رفتن - نماز خوندن - لالا کردن و ...) و چه شیطونیایی که بعضی وقتا می کنی، همه و همش قشنگ و جالب و شیرینه اینم از عکسای دیشب که گذاشتم توی ادامه مطلب                         تاحالا خ...
17 شهريور 1392

اینم یازده ماهگیم(البته با کمی تاخیر)

    تازه پی بردم تلویزیون عجب چیز خوبیه- اونم وقتی آدم لم بده و تماشا کنه   تازه نماز خونم شدم واسه خودم- بابام اذون میگه منم میخونم  شیرین کاری های 11 ماهگی: هرچی بزرگتر میشی شیرین تر میشی راه میری  شبکه TVروعوض میکنی وفرار میکنی وقتی کاری که نباید انجام بدی رو میخندی وخودتو لوس میکنی و انجام میدی و قیافتم دیدنی میشه بده و بگیر و بریم رو یه جور میگی که باید خودمون بفهمیم چی میگی کلاغ پرو یاد گرفتی - فوت میکنی - هر چی بگیم بیار میاری مهر بابائی رو برمیداری و در میری به توپ میگی پ - جوجو جیک جیک بلدی و خیلی چیزای دیگه... ...
26 مرداد 1392

تولد

این هفته رفته بودیم اصفهان تولد باجناااااااااااااااااااااااق بابام یا همون شوهر خاله ام کلی کیک خوردن((مخصوصا دائیم) که ما رو طبق معمول محروم کردن وفقط باهام عکس گرفتن ...
26 مرداد 1392

جاتون خالی...

جاتون خالی هفته قبل واسه خاله جونم ویارونه برده بودیم(آخه دارم پسرخاله دار میشم) ادامه هنرمندی ها(تزئینات) باباجون و مامان جون در ادامه مطلب...   ...
26 مرداد 1392